نگاهی به خاطرات آزاده جانباز عباس فهیمیان
چهار گلوله برای توفیق

کتاب چهار گلوله برای توفیق براساس خاطرات آزاده جانباز عباس فهیمیان به قلم مصطفی رحیمی در 154 صفحه نگاشته و به همت نشر شاهد در قطع رقعی و با شمارگان ۳ هزار نسخه، منتشر شد.
عباس فهیمیان، سال ۱۳۲۸ در اراک به دنیا آمده است. وی جذب دانشکده افسری ژاندارمری شد و دوره مترجمی زبان عربی را گذراند. فهیمیان، در سال ۱۳۵۶ به عنوان افسر مترجم و اطلاعات مرزی به خوزستان و سوسنگرد رفت و تا سال ۱۳۶۱ در مناطق مختلف به فعالیت پرداخت.وی، ششم دی ماه ۱۳۶۱ در سنندج و توسط گروهکهای ضدانقلاب به اسارت در آمد و سیام آبان ۱۳۶۳ آزاد شد. فهیمیان در تاریخ 14/1/1394 چشم از جهان فروبست.
نویسنده کتاب از زبان عباس فهیمیان و درباره چگونگی اسیر شدن او نوشته است: آن روز هم مثل خیلی از روزهای دیگر، پس از انجام یک مأموریت اداری از سنندج به دیواندره برمیگشتم. سوار یک پیکان شدم که قبل از من، دو مسافر دیگر داشت. بیشتر راه را آمده بودیم. جلو را نگاه کردم. دو مرد مسلح در وسط جاده، ماشین را متوقف کردند. شانس آوردم که در آن لحظه توجهشان به من نبود. پشت فرمان نشستم. یک لحظه به فکرم رسید که پس از روشن کردن ماشین، فرار کنم. در حال محاسبه بودم که ناگهان لوله اسلحه کلاشینکف را روی سرم احساس کردم. همان طور که چشم در چشم من دوخته بود فریاد زد: «پیاده شو!»…
همچنین در بخشی از کتاب می خوانیم: "هنوز چند هفتهای از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن نگذشته بود که گروهکهای مسلح ضد انقلاب، با دستوری که از آن سوی مرزها دریافت داشتند،کردستان مظلوم را به آتش کشیدند. آنها با بستن راهها، مسافران را به اسارت میبردند. در این میان کسانی را که معروف به حمایت از دولت بودند، تیرباران میکردند، برخی در مقابل دریافت وجه از بستگانشان آزاد میشدند و افرادی که به نوعی دارای مشاغل نظامی بودند، برای تحویل به رژیم بعث و یا درخواست معاوضه با مزدورانی که در دست نیروهای مسلح جمهوری اسلامی گرفتار بودند، به بازداشتگاههایی واقع در خاک عراق منتقل میشدند.
این کتاب در ۷ فصل و با عناوین: آغاز اسارت، شاه قلعه، بست، مزرعه، به سوی عراق، گناو و آزادی تدوین شده است.
انتهای پیام/
کانال تلگرام |
کانال اینستاگرام |